شرطی سازی یک فرآیند یادگیری طبیعی هر موجود زنده ای است که در آن با استفاده از تجربیات قبلی خود ، به رویداد های جدید به صورت یکسان یا مشابه پاسخ می دهد . دو نوع شرطی سازی داریم که یکی از آن ها شرطی سازی کلاسیک و دیگری شرطی سازی عملیاتی است .
شرطی سازی یک فرآیند یادگیری طبیعی هر موجود زنده ای است که در آن با استفاده از تجربیات قبلی خود ، به رویداد های جدید به صورت یکسان یا مشابه پاسخ می دهد . دو نوع شرطی سازی داریم که یکی از آن ها شرطی سازی کلاسیک و دیگری شرطی سازی عملیاتی است .
شرطی سازی در روند یادگیری انسان و حیوان ها کاربرد داره و استفاده از اون در تربیت ، تبلیغات ، اعتیاد و سایر موارد کاملا مشهوده .
دونستن اصول شرطی سازی ، به ما کمک مناسبی در تصمیم گیری می کنه .
آگاهی از روند شرطیسازی در تصمیمگیریهای مالی خیلی مهمه چون میتونه به ما کمک کنه که الگوهای رفتاری خودمون رو بهتر بشناسیم و از اشتباهات تکراری جلوگیری کنیم. مثلاً، اگه همیشه بعد از یه سود بزرگ وسوسه میشیم که بیشتر سرمایهگذاری کنیم، باید بدونیم این نوع شرطیسازی چطور روی تصمیمگیریهامون تأثیر میذاره.
با شناخت این الگوها، میتونیم تصمیمهای منطقیتری بگیریم و از ریسکهای غیرضروری دوری کنیم. این کار باعث میشه تو بلندمدت سود بیشتری ببریم و از ضررهای بزرگ جلوگیری کنیم. دانستن روند شرطیسازی مثل داشتن یه نقشهراه برای موفقیت مالیه.
تو ادامه ی پست ابتدا در مورد مغز انسان و شرطی شدن مینویسیم و سپس انواع مختلف شرطی سازی رو براتون به اختصار توضیح میدیم .
مغز انسان و شرطی شدن
قسمتی از مغز که تصمیمهای غیر ارادی رو میگیره، اسمش آمیگدالاست. این بخش مغز مسئول واکنشهای سریع به موقعیتهای ناگهانی و احساسی هست. وقتی ما در موقعیتی قرار میگیریم که قبلاً تجربهاش کردیم، آمیگدالا به صورت خودکار واکنش نشون میده. این همون جاییه که شرطیسازی وارد بازی میشه.
در شرطیسازی، مغز ما یاد میگیره که به محرکهای خاصی به طور خاصی واکنش نشون بده. مثلاً، اگه همیشه بعد از رفتن به طبیعیت ,بردن در شرطبندی,خوردن بستنی,تپ زدن برای همستر یا تپ سوآپ 😁 خوشحال میشیم و این حس خوب توی مغزمون ثبت میشه، دفعه بعدی که شرط میبندیم، آمیگدالا با یادآوری اون حس خوب، ما رو به تکرار اون رفتار تشویق میکنه.
بنابراین، دانستن این که آمیگدالا چطور کار میکنه و چطور شرطیسازی روی تصمیمهای ما تأثیر میذاره، میتونه کمک کنه تا الگوهای غیر منطقی و ضرر دهنده رو شناسایی کنیم و جلوی تکرارشون رو بگیریم. اینطوری میتونیم تصمیمهای بهتری بگیریم و از ریسکهای غیرضروری دوری کنیم.
نوع اول شرطی سازی ، شرطی سازی کلاسیک
شرطیسازی کلاسیک یا همون شرطیسازی پاولف، یه روشیه که اول بار توسط ایوان پاولف، دانشمند روسی کشف شد. پاولف نشون داد که میشه یه سگ رو طوری آموزش داد که وقتی صدای زنگ رو بشنوه، بزاق ترشح کنه. البته شرط این بود که صدای زنگ همیشه قبل از آوردن غذا به صدا دربیاد.
این روش توی خیلی از زمینهها کاربرد داره. مثلا توی تبلیغات، شرکتها ممکنه از این روش استفاده کنن تا احساسات مثبت نسبت به محصولاتشون ایجاد کنن. به این صورت که یه تصویر یا صدا رو با یه محصول جالب و جذاب همراه میکنن تا وقتی مخاطب اون تصویر یا صدا رو بشنوه، احساس خوبی نسبت به محصول پیدا کنه.
همچنین توی تربیت حیوانات خانگی هم از این روش استفاده میشه. مثلا وقتی میخوایم سگمون رو به یه دستور خاص آموزش بدیم، با دادن جایزه بعد از انجام دستور، سگ یاد میگیره که باید به اون دستور توجه کنه.
در زمینه درمانهای روانشناختی هم شرطیسازی کلاسیک کاربرد داره. مثلاً برای درمان ترسها و فوبیاها، میتونن از تکنیکهای شرطیسازی برای ایجاد تدریجی و کنترلشدهی شرایطی که فرد ازش میترسه استفاده کنن.
حالا بیایم ببینیم این شرطیسازی کلاسیک چطور به دنیای شرطبندی مرتبط میشه. توی سایتهای شرطبندی، بونوسها و تبلیغات ویژهای که ارائه میدن، میتونن نمونهای از شرطیسازی کلاسیک باشن. به طور مثال، وقتی شما برای اولین بار وارد سایت میشید و با بونوسهای جذاب مواجه میشید، این بونوسها میتونن به طور غیرمستقیم شما رو تشویق کنن که بیشتر شرطبندی کنید. در واقع، سایتهای شرطبندی سعی میکنن با ایجاد احساسات مثبت و هیجان در شما، شما رو ترغیب به ادامه فعالیت کنن.
علاوه بر این، توی فرآیند شرطبندی خود هم میشه اثرات شرطیسازی رو مشاهده کرد. برای مثال، وقتی شما در شرطبندیهای مکرر یک سری نتایج مثبت رو تجربه میکنید، ممکنه به صورت ناخودآگاه شروع به شرطبندی بیشتر کنید، چون نتیجههای مثبت قبلی شما رو به ادامه فعالیت تشویق میکنه. این نوع شرطیسازی میتونه باعث بشه که حتی وقتی شرطبندی میکنید و برنده نمیشید، باز هم میل به ادامه دادن داشته باشید، چون به تجربههای مثبت گذشته وابستهاید.
نوع دوم شرطی سازی ، شرطی سازی فعال
شرطیسازی فعال یا شرطیسازی اُپرانت، یه روش دیگه از یادگیریه که توسط بی. اف. اسکینر، روانشناس معروف آمریکایی معرفی شد. تو این روش، یادگیری از طریق پیامدهای رفتاری صورت میگیره. یعنی وقتی یه رفتار خاص انجام میدی و به دنبال اون پاداش یا تنبیه میگیری، یاد میگیری که آیا اون رفتار رو تکرار کنی یا نه.
مثلا اگه یه موش توی قفسی باشه و هر بار که اهرمی رو فشار میده، بهش غذا داده بشه، موش یاد میگیره که برای گرفتن غذا باید اهرم رو فشار بده. این نوع یادگیری که با پیامدهای رفتاری سر و کار داره، توی خیلی از زمینهها کاربرد داره، از تربیت حیوانات گرفته تا آموزش انسانها.
توی زندگی روزمره هم شرطیسازی فعال رو زیاد میبینیم. مثلا توی مدرسه، وقتی دانشآموزی درس میخونه و نمره خوب میگیره، این نمره خوب به عنوان پاداش عمل میکنه و دانشآموز رو تشویق میکنه که بیشتر درس بخونه. از طرف دیگه، اگه کسی قوانین رو نقض کنه و مجازات بشه، این مجازات باعث میشه که کمتر به نقض قوانین فکر کنه.
شرطیسازی فعال توی دنیای شرطبندی هم نقش داره. مثلا وقتی شما توی یک سایت شرطبندی برنده میشید و بونوس یا پول نقد دریافت میکنید، این پاداش باعث میشه که دوباره به شرطبندی ادامه بدید. به همین ترتیب، اگه یه سایت شرطبندی تنبیههای خاصی مثل محدودیتهای برداشت پول رو برای رفتارهای خاص اعمال کنه، کاربران سعی میکنن از اون رفتارها اجتناب کنن. این روش به سایتهای شرطبندی کمک میکنه تا رفتار کاربران رو به سمت اهداف مورد نظرشون هدایت کنن.